تکفیر یا تفسیق افراد
موارد بسیار زیادی در طول تاریخ وجود دارد که فقها افرادی را تکفیر یا تفسیق می کردند؛ مثلاً آقای صالحی نجف آبادی، کتاب شهید جاوید را نوشت و یک عده درباره او نظر دادند یا برخی علما، دکتر شریعتی را تکفیر کردند که کتابی هم دراین باره وجود دارد. عالمی که یک نفر را تکفیر کند، در حوزه موضوعات، وارد شده است.
اگر کسی مثل علامه طباطبائی بگوید فلان کتاب دکتر شریعتی، مطالب کفر آمیز دارد، این کار، همان بحث تشخیص موضوع است و مثال های بسیاری در طول تاریخ دارد؛ مانند شیخ هادی مکفر تهرانی، مرحوم شهید ثالث، شیخ فضل الله نوری یا شیخ احمد احسایی، سید علی محمد باب، بابیه و صوفیه.
علما کتاب های بسیاری نوشته اند درباره اینکه محمود پسیخانی کافر است. اینکه این آقا کافر است یا نیست، بحث تشخیص موضوع است.
این گونه موارد از ائمه(ع) هم نقل شده است؛ یعنی مثلاً ائمه(ع) فرموده اند محمد بن مقلاس(مقلاص)، کافر است یا محمد شلمغانی، کافر است یا اینکه امام زمان(عج) در روایتی فرموده است: حلاجیّه کافرند. همه این موارد، بحث تشخیص موضوع و یک موضوع عرفی است.
تکفیر کسروی و اظهار نظر علما درباره اینکه جعفر شعار کافر است یا کافر نیست، بحث درباره موضوعات است.